جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
ضد بازنمایی ریچارد رورتی: یک مطالعه انتقادی
نویسنده:
George Benedict Taylor
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این مطالعه من استدلال می‌کنم که فلسفه ضد بازنمودگرایی ریچارد رورتی از این باور نادرست ناشی می‌شود که رئالیست‌ها مجبورند استدلال کنند که ما به یک شکل واحد و انحصاری «آینه‌مانند» برای تسخیر واقعیت نیاز داریم. من استدلال می کنم که رورتی این واقعیت را درک نمی کند که واقع گرایان مجبور نیستند واقعیت را به طور مطلق با یک بازنمایی آینه مانند خاص از آن شناسایی کنند و همچنین نباید طعمه تمایز شیطانی بین واقعیت و راه های مختلفی که ما آن را بازنمایی می کنیم شوند. . من استدلال می کنم که ما نیازی به پیوند واقع گرایی با نوعی مطلق گرایی که رورتی آن را با آن مرتبط می کند، نداریم. برای نشان دادن این موضوع، تلاش رورتی را به چالش می کشم که ادعا کند نیچه نیز رئالیسم را رد می کند و دیدگاه گرایی نیچه را شکلی از رئالیسم تفسیر می کند. من همچنین ضد بازنمایی رورتی را در چارچوب فلسفه سیاسی او به چالش می کشم. برای انجام این کار، نقشی را که رورتی در مدینه فاضله لیبرال خود با بررسی آثار سیلویا پلات و تونی هریسون به شاعر می‌دهد، ارزیابی می‌کنم. من همچنین در مورد مواضع مختلفی که هیلاری پاتنم اتخاذ کرده است به منظور بررسی احتمالات مختلف در درون رئالیسم و ​​بازنمودگرایی بحث می کنم. نتیجه می‌گیرم که رئالیسم درونی پاتنام بیش از حد به رورتی می‌پذیرد و رئالیسم بیرونی قبلی او جایگزین بهتری است.
نمودهای محض: ظاهر، باور، میل در پروتاگوراس افلاطون، جورجیاس، جمهوری
نویسنده:
Damien Storey
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی نقش ظواهر، با تداوم قابل توجه، در روانشناسی و اخلاق پروتاگوراس، گورگیاس و جمهوری افلاطون می پردازد. مشترک این دیالوگ ها این ادعاست که ظواهر ارزیابی تقریباً همیشه نادرست هستند: آنچه خوب یا بد به نظر می رسد معمولاً در واقع چنین نیست و آنچه خوب یا بد است معمولاً چنین به نظر نمی رسد. من استدلال می‌کنم که این تفاوت بین ارزش ظاهری و واقعی، اساس تشخیص افلاطون را در مورد طیف گسترده‌ای از خطاهای عملی تشکیل می‌دهد: پدیده‌های روان‌شناختی مانند آکراسیا، برداشت‌های اشتباه از خیر مانند لذت‌گرایی، و تأثیر منابع فرهنگی فساد مانند خطابه، سفسطه، و شعر همچنین، به همین ترتیب، اساس گزارش او از احساسات پایین تر مانند اشتها، خشم یا ترس را تشکیل می دهد. چنین احساساتی به‌ویژه ما را به بیراهه می‌برند، زیرا اشیاء آنها - مثلاً لذت‌های اشتهاآور مانند غذا، نوشیدنی، یا رابطه جنسی - ظاهری فریبنده دارند. یکی از اهداف اصلی این پایان نامه این است که نشان دهد که این یک نقطه توافق مهم بین روانشناسی پروتاگوراس، گورگیاس و جمهوری است. من استدلال می کنم که در هر سه دیالوگ، خطاهای انگیزشی ناشی از نوع خاصی از خطای شناختی است: پذیرش غیرانتقادی ظواهر. روانشناسی اولیه و میانی افلاطون در شرح موضوع این خطا متفاوت است - در پروتاگوراس و گورگیاس، کل شخص. در جمهوری، بخش اشتهاآور یا با روحیه روح یک فرد - اما نه در تئوری اولیه آنها در مورد چگونگی ظهور احساسات ما یا، مهمتر از همه، چرا آنها ممکن است ما را به سمت اهداف مضر برانگیزند.
پایان حرکت: جان دان و علت نهایی در فلسفه طبیعی و اخلاقی
نویسنده:
Alan James Hogarth
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی مفهوم علمی و اخلاقی علیت نهایی در آثار جان دان می پردازد. در سنت ارسطویی، علیت نهایی چارچوبی جامع ارائه می‌دهد که توضیح می‌دهد چگونه همه چیز در جهان به سوی یک غایت طبیعی توسعه یافته است. این چارچوب نه تنها بر امور طبیعی، بلکه بر رفتار انسان و سازمان اجتماعی/سیاسی نیز حاکم بود. با آغاز انقلاب علمی، اعتبار علیت نهایی، به عنوان معیار تغییر در جهان طبیعی، زیر سوال رفت و تا قرن هفدهم، تا حد زیادی توسط فلسفه مکانیکی منفجر شد. علاقه دان به مسائل علم مدرن اولیه به خوبی مستند شده است. اما بررسی پاسخ های او به اختلال در چنین مفهومی اساسی به عنوان علیت نهایی هنوز تلاش نشده است. بنابراین، این پایان نامه برای پر کردن این فضای بحرانی تنظیم شده است. برخلاف بحث‌های قبلی در مورد درگیری دان با علم جدید، که او را از نظر فکری در قرون وسطی یا فلسفه جدید تصور می‌کردند، من پیشنهاد می‌کنم که به احتمال زیاد او ترجیح می‌داد آنچه را که از سیستم جدید می‌دانست تطبیق دهد تا با سیستم قدیم منطبق شود. از این حیث، دان هیچ تفاوتی با معاصرانی که دانش جدید را بر روی نظام ارسطویی موجود ترسیم کردند، نداشت. دلیل نهایی، من استدلال می کنم، مفهوم پایداری است که دان به دنبال آن است. این تز همچنین ادعا می‌کند که جذب دان به علت نهایی، مبنای شخصی/زندگی‌نامه و همچنین فکری داشته است. دان به دلیل ازدواج و تبعید متعاقب آن با آن مور، اغلب نیاز به هدف یا تحقق در زندگی اجتماعی را ابراز می‌کرد، و این نیز به اعتقاد من، درک او از حرکت علّی را به‌عنوان صحیح اخلاقی شکل داد. فصول پایان نامه به طور مساوی بین سؤالات فلسفه طبیعی و اخلاقی تقسیم شده است و از یک زمان بندی تقریبی پیروی می کند که با حروف آیه شروع می شود و با خطبه ها پایان می یابد.
فاش کردن جهان های جدید؟ : مدیریت استراتژیک، سبک ها و معنا [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Matthew A Hancocks
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : فیلسوف مارتین هایدگر استدلال کرد که زندگی صادقانه در معرض خطر گم شدن در فرهنگ تکنولوژیک غرب به نام افزایش کنترل، کارایی و چابکی است. همانطور که خطر بالفعل می شود، جوهر انسانی به عنوان حقیقت ساز پنهان می شود و خود زندگی فقیرتر احساس می شود. این پایان نامه از فلسفه هایدگری برای نشان دادن ضرر در دو سبک غالب مدیریت استراتژیک معاصر استفاده می کند: سبک تصویرسازی جهان و جدیدتر، سبک چابک. برای پرداختن به این ضرر، نظریه‌ای درباره عملکرد استراتژیک پس از چابکی ایجاد می‌کند که من آن را تطبیقی ​​می‌نامم. منطبق با فلسفه هایدگری، من از روش شناسی افشای تحول آفرین و روش مطالعه موردی ادبی و پارادایمیک برای پاسخ به این سؤالات استفاده می کنم: چرا مدیریت استراتژیک چابک اینقدر رضایت بخش نیست؟ محققان هایدگری چگونه این نارضایتی را روشن می کنند؟ هایدگری ها چگونه سبک نوظهور را درک می کنند و چه شیوه های مدیریت استراتژیک را می توانم برای آینده پیشنهاد کنم؟ پس از معرفی مدیریت استراتژیک چابک و فقر زندگی که آن را تقویت می کند، بیان کردم که چگونه فلسفه هایدگر در مورد حقیقت، تفکر و امر قدسی، مشکل را روشن می کند و راه حلی برای آن پیشنهاد می کند. من از نزدیک متون پارادایماتیک سبک های مدیریت استراتژیک تصویرگر جهان و چابک را خواندم تا نشان دهم که چگونه نظریه پردازی استراتژی کسب و کار با ارزیابی فلسفی هایدگر نزدیک است. سپس سه نمونه اولیه هایدگری را برای یک سبک تطبیقی ​​از عملکرد استراتژی تحلیل می‌کنم، و بر یک متن پارادایماتیک تمرکز می‌کنم تا ضعف اصلی آنها را شناسایی کنم: حذف امر مقدس. من موارد پارادایماتیک هر دو سبک چابک و تطبیقی ​​را که از صنعت آبجو استخراج شده است را نشان می‌دهم و با هم مقایسه می‌کنم و از مورد تطبیقی ​​برای ساختن نظریه‌ای از عملکرد استراتژی تطبیقی ​​استفاده می‌کنم که به مشکل از دست دادن حقیقت می‌پردازد و شیوه‌های مدیریت آموزشی و استراتژیک را پیشنهاد می‌کند. من با خلاصه کردن یافته‌ها و مشارکت‌های آن، اشاره به برخی محدودیت‌ها و ارتباطات با مطالعات دیگر و پیشنهاد خطوط تحقیقاتی بیشتر به پایان می‌رسم.
تجربه گرایی منطقی و طبیعت گرایی: فرانظریه علم نورات و کارنپ
نویسنده:
Joseph Bentley
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه نشان دادن سازگاری فلسفه های بالغ اتو نورات و رودولف کارنپ در فرانظریه علم طبیعت گرایانه است. من استدلال می کنم که شناخت این رویکرد طبیعت گرایانه برای درک کامل فلسفه علم نورات، و روش شناسی تبیین گرای بالغ کارنپ ضروری است. سپس نشان می‌دهم که چگونه ترکیب پروژه‌های مربوطه آن‌ها تصویری از فرانظریه علمی را به‌عنوان وسیله‌ای برای پرورش خود هدایتی خود بازتابی علم، در تعقیب رشد مادی و فکری بشر ارائه می‌دهد. محور این طبیعت گرایی، و بازتابی که آن را تقویت می کند، رد چیزی است که نورات آن را شبه عقل گرایی می نامد، که من استدلال می کنم به همان اندازه (اگر به طور ضمنی) در توضیح گرایی کارنپ مهم است. برای رسیدن به این نتیجه، پایان نامه با تحلیل معنای طبیعت گرایی معرفت شناختی، و جهت گیری دایره وین نسبت به آن آغاز می شود. به دنبال آن شرح مفصلی از فلسفه علم نورات، و اهمیت طبیعت گرایی و رد عقل گرایی کاذب برای آن ارائه می شود. سپس تغییر جهت منجر به تفسیری موازی از فلسفه بالغ کارنپ به عنوان شکلی از طبیعت گرایی معرفت شناختی می شود، فلسفه ای که جایگاهی را برای تمایز تحلیلی/ترکیبی حفظ می کند که شامل دفاع از روش شناسی تبیین گرای کارناپ و روایت او از تحلیل است. با وجود این دو فلسفه طبیعت گرایانه، پایان نامه با کاوشی در مورد چگونگی ارائه یک فرانظریه علمی سازگار و مکمل توسط فلسفه های نورات و کارنپ به پایان می رسد.
فلسفه زدایی آنجلا کارتر از اندیشه غربی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Heidi Yeandle
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : افلاطون، ژان ژاک روسو، توماس هابز، رنه دکارت، جان لاک، دیوید هیوم، لودویگ ویتگنشتاین، گیلبرت رایل، امانوئل کانت و مارکی دو ساد چه اشتراکاتی دارند؟ در طول قرن‌ها و - وقتی صحبت از افلاطون به میان می‌آید - هزاره‌ها، آن‌ها شخصیت‌های کلیدی فلسفه غرب هستند که ایده‌های واقعیت، دانش، هستی، وضعیت طبیعت و اخلاق را مورد بحث قرار داده‌اند، ایده‌هایی که در رمان‌های آنجلا کارتر نقش محوری دارند. در این پایان نامه، من کارتر را به عنوان یک (د)فیلسوف معرفی می‌کنم و استدلال می‌کنم که او نظریه‌های محوری فلسفه غرب را واسازی می‌کند و در عین حال بر روی همان مفاهیم فلسفه می‌کند و صدای زنانه‌ای را در این رشته به شدت آندرومحور کمک می‌کند. با انجام این کار، من اولین بحث عمیق از بینامتنیت فلسفی کارتر را به نقد کارتر، فراتر از ارجاعات صریح کارتر که تا به امروز توسط محققان کارتر تصدیق شده است، سهیم می کنم. اگرچه این یک موضوع اصلی است، اما اصالت استدلال من با ارجاعات من تقویت می شود. t) مطالب آرشیوی که مجموعه مقالات آنجلا کارتر را تشکیل می دهد. این پایان نامه بر اساس تعامل کارتر با طیف متفکران غربی فوق الذکر، با تمرکز بر تأثیر افلاطون بر قهرمانان و شروران (1969)، ماشین های آرزوی جهنمی دکتر هافمن (1972) و مصائب حوای جدید (1977) در فصل اول تنظیم شده است. ، در حالی که فصل دوم به تحلیل کارتر از استدلال های هابز و روسو در قهرمانان و تبهکاران اختصاص دارد. در فصل سوم، دکارت (در رابطه با دکتر هافمن)، لاک (در مقابل رقص سایه، 1966، شب جدید، و شب‌هایی در سیرک، 1984) و هیوم، با ارجاع به چندین برداشت (1968) و عشق (نوشته 1969، انتشار 1971). تأثیر ویتگنشتاین و رایل بر دوران دکتر هافمن و کارتر در ژاپن در فصل چهارم بررسی شده است. فصل پنجم و آخر بر کارتر و فلسفه اخلاق تمرکز دارد و به کانت و ساد توجه ویژه ای می کند و در مورد رقص سایه، چندین برداشت و عشق، و همچنین دکتر هافمن و زن سادی (1979) بحث می کند.
نام‌ناپذیر: محدودیت‌های زبان در فلسفه تحلیلی متقدم
نویسنده:
Michael Price
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز به دیدگاه مشترک فرگه، راسل و ویتگنشتاین اولیه مربوط می شود، مبنی بر اینکه موجوداتی وجود دارند که نمی توان نام آنها را نام برد. فصل 1 شکل خاص این تعهد را در کار این سه نویسنده روشن می کند. این فصل همچنین مجموعه مشخصی از مشکلات فلسفی را در مورد این دیدگاه که موجودیت‌های خاصی نام‌ناپذیر هستند، توضیح می‌دهد و رابطه بین نام‌ناپذیری و غیرقابل بیان را بررسی می‌کند. فصل‌های باقی‌مانده به بررسی این موضوع اختصاص دارد که چه دلایلی برای مقابله با نام‌ناپذیر وجود دارد. تمرکز ویژه در سرتاسر تز فرگه است که مفاهیم را نمی توان نام برد. فصل‌های 2 و 3 به بررسی دقیق دو استدلال برای تز فرگه که در locus classicus قابل تمایز است، «درباره مفهوم و شی» اختصاص دارد. اولین استدلال مربوط به رابطه بین ارجاع مشترک و جایگزینی است. دومی مربوط به وحدت اندیشه است. ادعا می شود که این استدلال ها نمی توانند تز فرگه را ثابت کنند. فصل های 4 و 5 دو استدلال دیگر را برای رد ارجاع مفرد به مفاهیم توسط فرگه بررسی می کنند. اولی مبتنی بر عدم امکان بیان هویت بین اشیاء و مفاهیم است. دومی بر ملاحظات مربوط به مورب و پارادوکس راسل تکیه دارد. ادعا می شود که هر یک از این استدلال ها را می توان در دفاع از ارجاع منحصر به فرد به مفاهیم مقاومت کرد.
دیدگاه سکونت: هایدگر، باستان شناسی، و ریشه های پارینه سنگی مرگ و میر انسان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Philip Tonner
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز بین رشته ای در مورد سکونت است، هم به عنوان روشی در باستان شناسی و هم به عنوان شیوه وجود. پایان نامه من دو هدف اصلی دارد. اولاً، کاوش "چشم انداز مسکن" همانطور که در نظریه باستان شناسی اخیر بیان شده است. این شامل بحث در مورد فلسفه پدیدارشناسی و شخصیت مارتین هایدگر خواهد بود. اصطلاح «سکونت» یک اصطلاح فنی است که ریشه در فلسفه وجودی هایدگر دارد. پدیدارشناسی در نتیجه چرخش تفسیری دهه 1980 به نظریه باستان شناسی نفوذ کرده است. تعهد نظری این پایان نامه این است که پژوهش پدیدارشناسی یک پروژه مفید در تحقیقات باستان شناسی است. تحقیقات باستان شناسی انعکاسی در زمان حال ممکن است ابعاد پدیدارشناختی خاصی از تجربه کنونی را بیان و تأیید کند تا درک ما از گذشته را افزایش دهد. ثانیاً، من مفهوم سکونت به معنای وجودی را به عنوان یک شیوه وجود با عباراتی مورد بحث قرار می دهم که ممکن است به ما اجازه دهد این مفهوم را در باستان شناسی پارینه سنگی، با ارجاع خاص به عمل مرده و «هنر» به کار ببریم. من دو مطالعه موردی را برای بررسی این موضوع پیشنهاد می کنم. در مرحله اول، تمرین مرده و آگاهی وجودی از مرگ با ارجاع به سایت سیما د لوس هوئسوس بررسی خواهد شد. ثانیاً، مفهوم هایدگر از تولید هنری به عنوان یک رویداد جهانگشایی در رابطه با هنر پارینه سنگی فوقانی در غارها بررسی خواهد شد. تمرکز بر تمرین و هنر مرده زنی دلبخواه نیست: هر دو تخته های مرکزی روایت هایدگر از سکونت هستند و هر دو با فضای «هتروتوپیک» به هم مرتبط هستند. هایدگر روایتی بدیع از وجود انسان را با عنوان «دازاین» ارائه کرد. دازاین در جهان بودن است و بودن در جهان توسط چیزی که هایدگر آن را «مراقبت» (Sorge) می نامید متحد می شود. روایت هایدگر از دازاین انسان‌محور باقی می‌ماند: من استدلال می‌کنم که ما باید از دیدگاه انسان‌محور خود هایدگر در مورد بودن در جهان، سکونت یا مراقبت به سمت باستان‌شناسی پدیدارشناختی که «فراتر از انسان» است، فاصله بگیریم. من استدلال می‌کنم که مراقبت یا سکونت توسط سوابق باستان‌شناسی شکل‌گیری انسان و اینکه اجداد ما از مردگان خود مراقبت می‌کردند یا با آنها زندگی می‌کردند، اثبات می‌شود. مراقبت با تصاحب جهان و مراقبت از هموطنان درون جهان نشان داده می شود، و من استدلال می کنم که چنین وضعیت وجودی قبل از ظهور پارینه سنگی بالایی حاصل شده است.
به توافق رسیدن: شکاکیت و یادداشت‌های فلسفی
نویسنده:
Erin S. Plunkett
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پژوهش پیوند دادن شکل مقاله به شیوه‌ای بدیع با مسئله فلسفی شک‌گرایی و پیشنهاد راه‌هایی است که فلسفه تحلیلی می‌تواند از به‌کارگیری راهبردهای خواندن ادبی، از جمله رویکردهای کلی یا سبک‌شناختی به متون فلسفی بهره‌مند شود. در حالی که تعدادی از مطالعات ادبی این مقاله را به یک جهان بینی کاملاً شک گرا مرتبط می کنند، واژه شکاکیت با هیچ دقت فلسفی به کار نرفته است، و بنابراین پیوندهای دقیقی بین این شکل از نگارش و یک موضع معرفتی هنوز ایجاد نشده است. نویسندگان در این مطالعه، نمونه‌ای نمونه‌ای و نه جامع از مقاله‌نویسان از مونتن تا کاول، رویکردی درمانی به این مشکل شک‌آمیز را اتخاذ می‌کنند که با پیرونیسم باستانی طنین‌انداز می‌شود، در رد تلاش‌های بنیادگرایانه برای توجیه ادعاهای دانش و در عوض قرار دادن اراده برای دانستن در محدوده وسیع‌تری. چارچوب فعالیت معنادار انسانی این پاسخ اجرایی در متونی شکل می‌گیرد که پایان باز، گفت‌وگویانه و ناهمگن هستند و در برابر نظام‌سازی یا تقلیل‌گرایی مقاومت می‌کنند. این مقاله با تجسم "لیگ بین جهان های آموخته و قابل گفتگو" هیوم، به طور قاطع تخصص یا هر تلاشی برای جدا کردن فلسفه از زمینه اجتماعی و اخلاقی گسترده تر آن را رد می کند. راهبردهای بلاغی ناپیوستگی برای جلب توجه به شرایط زمان، سوبژکتیویته و زبانی که عقل تحت آن عمل می کند و فعالیت فلسفی توسط آن محدود می شود، استفاده می شود. به این ترتیب، مقاله نویسان به بازتعریف مخاطرات مسئله معرفت می پردازند و راه هایی برای کنار آمدن با محدودیت های اراده به دانستن ارائه می دهند. از نظر استانلی کاول، خطای شکاک انکار «شرایط انسانی دانش و عمل» است. اگر انکار یا ناامیدی که زیربنای پروژه شک‌گرایانه است، وظیفه بازیابی جهان را ایجاد می‌کند، آن‌گاه سنت مقاله‌گرایی را می‌توان به عنوان پروژه درمانی بازگرداندن فلسفه به زندگی مشترک در نظر گرفت.
تبیین جیمز از پدیده و شرایط کنش
نویسنده:
Kyle Bromhall
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه بررسی مفهوم کنش است که با کار ویلیام جیمز مرتبط است. استدلال اصلی آن این است که از نظر جیمز، «عمل» به تمام رفتارهایی اطلاق می‌شود که ارگانیسم از طریق آن اهدافی را دنبال می‌کند تا در شرایطی که احساس تلاش را تجربه می‌کند با محیط خود سازگار شود. این ادعا از طریق تجزیه و تحلیل آثار روانشناختی جیمز، به ویژه موضوعات اراده، عادت، توجه و احساس تلاش دفاع می شود. درک هر یک از این موضوعات با در نظر گرفتن کار جیمز به عنوان پاسخی به و ادامه کار پیشینیانش تقویت می شود. برای این منظور، کار جیمز در مورد هر موضوعی با کار روانشناسان مرتبط تداعی گر، به ویژه جیمز میل، ویلهلم وونت، هربرت اسپنسر و الکساندر بین مقایسه و در تضاد قرار می گیرد. زمانی که روایت جیمز از عمل جیمز از زبان عامیانه قرن نوزدهمی خود خلع شده و در زمینه علمی آن درک شود، وضعیت عجیبی از امور پدیدار می شود. به عبارت دیگر، روایت جیمز از کنش به بهترین وجه به عنوان پیش درآمدی برای روایت رویداد-علّی رایج کنونی دونالد دیویدسون، با همان نقاط قوت و ضعف شناخته می شود. پیامدهای این توسعه، همراه با راه‌های بالقوه‌ای که می‌توان از آن برای پر کردن شکاف بین سنت‌های تحلیلی و عمل‌گرایانه استفاده کرد، در نظر گرفته می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 1276